آدری من روی پای خودش .. ماشالله
طلا خانمم سلاممممممممممم بازم به خاطر تاخیر معذرت .. ولی خوب مامانی کاراش زیاده و نت خونه هم قطعه فعلا گلم .. خیلی عسل شدیییییییییی دوست داشتنم از حدو اندازه گذشته نمیدونم چیکار کنم طوری بلا نازو شیرین شدی که نگووووووو عاشقتم منو بابایی روزی هزار بار خدا رو به خاطر فرشته کوچولوی زندگیمون که بهمون هدیه داده شکر میکنیم .. بدون خیلی خیلی خیلی زیاد دوست داریم از سرکار که بابایی میاد دنبال مامانی و شما تو صندلی ماشینی تا منو میبینی ذوقو خوشحالی تو چشمات میبینم واییییییییی که دیوونتم وقتی واسم دست و پا میزنی و جیغ میزنی و ما ما میگی منم باهات جیغ میزنم و تو بیشتر ذوق میکنی و هی بابا بهمون میگی ارومتر...
نویسنده :
سهیلا
22:16